ویژگى هاى داستان هاى قرآنى
به وبگاه قرآن جاوید خوش آمدید
شنبه 17 اسفند 1392برچسب:, :: 14:12 ::  نويسنده : جوادبهرامی

 قرآن کریم در طرح داستان ها و به خصوص داستان هاى انبیا از سبک و اسلوب هاى خاص و منحصر به فردى بهره جسته است و همین روش هاى بدیع بوده که داستان هاى قرآن را جاذبه و شکوهى خارق العاده بخشیده و هر یک از داستان ها را به صحنه تجلى فضایل اخلاق و ارزش هاى متعالى تبدیل کرده است. چهره هاى پاک و تابناک هر یک از انبیا در این داستان ها نقش هاى زیبایى از معنویت، اخلاص، پاکدامنى، امانت و دیگر ارزش هاى اخلاقى را در منظر همگان قرار داده است.
اما متأسفانه همین داستان هاى معنوى آن هنگام که به دست افسانه پردازان افتاده است، به نوعى مورد پردازش قرار گرفته که کاملاً با اسلوب و اهداف داستان هاى قرآن کریم مغایر و متضاد بوده، ذهن هر خواننده اى را از دست یازیدن به عبرت ها و پیام هاى اصلى و نکته هاى سازنده داستان هاى قرآن باز داشته او را به وادى تخیلات و اوهام سوق مى دهد.

۱- حقیقت گرایى:

یکى از روش هاى منحصر به فرد قرآن در ارایه داستان ها و سرگذشت پیشینیان، حقیقت گرایى و واقع بینى در تاریخ است. قصه هاى قرآن، سرگذشت واقعى افراد و اقوام است تا آدمى را از وقایع عبرت انگیز تاریخ متأثر سازد.
خداى متعال خود به صراحت نقل داستان ها و سرگذشت انبیا و اقوام پیشین را که در قرآن کریم گزارش شده، برپایه حقیقت و واقعیت دانسته و فرموده است: «فلنقصن علیهم بعلم»(۱)
به این ترتیب قرآن کریم نقل قصه ها را از روى علم دانسته و شائبه هرگونه تصورهاى ذهنى و تخیل هاى بشرى را در گزارش داستان ها طرد کرده است. به عنوان مثال پس از نقل داستان جذاب حضرت یوسف(ع) درباره این داستان و سایر قصص مى فرماید: «در سرگذشت آن ها (پیامبران) درس عبرتى براى صاحبان اندیشه است. این ها داستان نیست (بلکه وحى آسمانى است) و هماهنگ با آنچه پیش روى آن «از کتب آسمانى پیشین» قرار دارد.»(۲)

۲- نپرداختن به جزییات و تفاصیل بى فایده:

به طور کلى باید گفت هدف قصه هاى قرآن جدا از اهداف کلى قرآن نیست و روشن است که هدف اصلى در قرآن چیزى جز «هدایت» نیست. اساساً همه شریان هاى آیات قرآن به قلب هدایت مى انجامد و هیچ نکته، مثال، قصه و حادثه اى در قرآن نیست که بى نتیجه و بى هدف طرح شده باشد.
علامه طباطبایى(رحمة الله علیه) در توضیح این مطلب مى فرماید: «دأب و روش کلام خداى تعالى در آنجا که قصه ها را مى سراید، بر این است که به مختاراتى و نکات برجسته و مهمى که در ایفاى غرض مؤثر است اکتفا مى کند و به خرده ریزهاى داستان نمى پردازد. از اول تا به آخر داستان را حکایت نمى کند، اوضاع و احوالى که مقارن با حدوث حادثه بوده ذکر نمى کند. جهتش هم خیلى روشن است. چون قرآن کریم کتاب تاریخ و داستان سرایى نیست، بلکه کتاب هدایت است.»(۳)
اصولاً برخورد قرآن با حوادث زمان هاى گذشته، برخوردى انتخابى و گزینشى است. آنچه را بیان مى کند که حاصل پیام دین و در بردارنده یک موعظه و هدایت و عبرت و ارشاد باشد. به این ترتیب روش قرآن در طرح داستان ها آن است که از وقایع تاریخى تنها بخش هاى زنده و نقش آفرین آن را برمى گزیند و قصه را مشوب به جزییات و تفاصیلى نمى کند که فکر و اندیشه آدمى را از تدبر و عبرت آموزى باز مى دارد.

۳- مبارزه با تحریفات:

در گذشته افسانه پردازان، تاریخ را آشفته ساختند و در جهت اغراض خود حقایق را با دروغ ها و اباطیل آمیختند، تا آن حد که به درون متون مذهبى و کتاب هاى آسمانى موجود در دست بشر نیز راه یافته بود. قرآن براى اصلاح و زدودن آثار سوء آن ها در قالب قصه ها به بیان تاریخ واقعى و سرگذشت راستین افراد و اقوام گذشته پرداخت.
از این رو در همان هنگام این حرکت قرآن واکنش هایى هم به دنبال داشت. برخى از کفار و یهودیان (که خود از عوامل اصلى تحریف تاریخ بشر بوده اند) قرآن را به افسانه بافى و نقل اساطیر متهم کردند.
«وقتى آیات ما بر او خوانده مى شود مى گوید: این افسانه هاى پیشینیان است. چنین نیست که مى پندارند، بلکه اعمالشان چون زنگارى بر دل هایشان نشسته است.»(۴)

۴- معرفى انبیا به عنوان الگوهاى اخلاقى:

خداى متعال چهره هاى پاک و تابناک انبیا را به عنوان الگوهاى شایسته براى سایر بندگان برگزیده و آنان را براى تمام اعصار و نسل ها مشعل هدایت و راهبران سعادت قرار داده و با بیان سرگذشت واقعى آنان در کتاب آسمانى قرآن و با ترسیم صفت هاى برجسته ایشان، سینه ها را از عظمت و هیبت آنان پر ساخته و دل ها را در برابرشان خاضع و خاشع کرده است.
خداوند متعال در یکى از توصیف هاى خود درباره انبیا(ع) مى فرماید: «و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت مى کردند و انجام کارهاى نیک و برپا داشتن نماز و اداى زکات را به آن ها وحى کردیم و تنها ما را عبادت مى کردند.»(۵)

۵- رعایت اصول اخلاقى و عفت بیان:

یکى از شگفتى هاى قرآن و یکى از نشانه هاى اعجاز این کتاب آسمانى این است که در بیان داستان هاى قرآنى هیچ گونه تعبیر زننده و ناموزون و دور از عفت وجود ندارد. قرآن کریم در ترسیم صحنه هاى حساس قصه ها به طرز شگفت انگیزى «دقت در بیان» را با «متانت و عفت» به هم آمیخته و بدون این که از ذکر وقایع چشم بپوشد و اظهار عجز کند، تمام اصول اخلاقى و عفت را نیز به کار بسته است. به عنوان مثال مى توان داستان حضرت یوسف(ع) و همسر عزیز مصر و داستان حضرت موسى(ع) و دختران شعیب را نام برد.
پی نوشت ها:

۱- اعراف/۷.
۲- یوسف/۱۱۱.
۳- تفسیر المیزان، ج ۱۳.ص ۴۹۲ و ص ۴۹۳.
۴- مطففین/۱۳و۱۴.
۵- انبیا/۷۳.

 





نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان welcome و آدرس quranejavid.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.








نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 24
بازدید ماه : 72
بازدید کل : 25008
تعداد مطالب : 16
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1


استخاره با قرآن
استخاره با قرآن

href=http://www.20tools.com/pagerank>کد نمایشگر رتبه سایت در گوگلرتبه سنج مذهبی گوگل

پخش زنده حرم حدیث موضوعی ذکر روزهای هفته
زیارت عاشورا وصیت شهدا مهدویت امام زمان (عج) آیه قرآن تصادفی قالب وبلاگ

گالری عکس
دریافت همین آهنگ